به سلامتی اونی که فهمید عاشقشمو رفت

به سلامتی دوستیمون

به سلامتیش که هیچ وقت درکم نکرد

به سلامتی خوبی هاش

و آخریه به سلامتی خودم که به پاش نموندم

به سلامتی روز مرگم که زیادم دور نیس

هر کی این پست رو میخونه برای مرگم دعا کنه

<ممنون>

همیشه بهم میگفت:زندگیمی . . .

وقتی رفت بهش گفتم: مگه من زندگیت نبودم؟

جواب داد: آدم برای رسیدن به عشقش باید از زندگیش بگذره

°●سلامتی سفیدی کفنم ●°
°●سلامتی پنبه تو دهنم ●°
°●سلامتی غسل میت و میز غسال خونه ●°
°●سلامتی روزی که ●°
°●جنازم در میاد از کشوی سرد خونه ..●°
°●سلامتی حجله من سر کوچمون ..●°
°●سلامتی اعلامیه ی جوون ●°
°●سلامتی ربان مشکی و لباس سیاه ..●°
°●سلامتی پارچه مشکی های روی دیوار ●°
°●سلامتی اشک مادر و پدرم ●°
°●سلامتی آجری ک میزارن زیر سرم ●°
°●سلامتی خاک تازه قبرم ●°
°●سلامتی شب اول مرگم ●°
°●سلامتی اخرین لحظه ک دست میکشن رو چشام ●°
°●سلامتی آخرین نگام ●°
°●سلامتی رگ دستم ●°
°●سلامتی خودم ک به کسی نگفتم از زندگیم خستم ●°
°●سلامتی خودم ک بی صدا رفتم ●°
°●سلامتی روز تشیع و روز سوم و روز هفتم ●°
✘خیلــــے✘
√خســـــته ام√
✘فقـــط خـــ♥ــــدا✘
☜ فــــردا بیـــــدارم نــــــکن
ممنونتم...

گفتم: واقعا داري ميري؟
گفت: آره...
گفتم: منم بيام؟
گفت: جايي که من ميرم جاي2 نفره نه 3نفر!
گفتم: برمي گردي؟
فقط خنديد…
اشک توي چشمام حلقه زد،سرمو پايين انداختم،دستشو زير چونم گذاشت و سرمو بالا آورد گفت: تو کجا ميري؟...
گفتم: ميرم بالاخره يه جايي...
گفت: تنها نريا، يکيو با خودت ببر...!
گفتم: جايي که من ميرم جاي 1 نفره نه 2 نفر!
گفت: برمي گردي؟
گفتم: جايي که ميرم راه برگشت نداره!
من رفتم اونم رفت...
ولي اون مدتهاست که برگشته و با اشک چشماش...
خاک مزارمو شستشو ميده.
به سلامتی روز مرگم....

سلامتی روز مرگم
سلامتی عشقم که بعده ی مدت فراموشم میکنه
بسلامتی شبی ک با بغض خوابم برد...
بسلامتی صبحی که داداشم بهم میگفت آبجی، بیدار شو تورو خدا بیدارشو ....
بسلامتی اون لحظه ای که داداشم با گلویی پر از بغض مامان مامان میکرد ....
بسلامتی خودم ک هر چقد سعی میکردم بهشون بگم من زنده ام کنارتونم نمیشد...
بسلامتی وقتی ک منو داشتن میشستن ...
مامانم جیغ میکشید
سلامتی همه صدا ها از کوچک تا بزرگ ک بلند داد میزدن ب
عزت لا اله الا الله بلند بگو لا اله الا الله..

بلند بگو لا اله الا الله
بسلامتی اولین مشت خاکی ک روم ریخته شد ...
ب سلامتی کوهی از خاک ک من زیرش موندم . ...
سلامتی خودم ک خاک سپاریم تموم شد همه رفتن کسی پیشم نموند مثل همیشه ...
تنها موندم ...

بِــــسِلامَـتیِ
نَبودَنَم
نَخَندیدَنَم
نَشکَستَنَم
بٌغـــــــْض نَکَردَنَم
راحـــَت خوابیــــــْــــدَم
َتا ابـْْْـــــــَــــــد ...
The end...

گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است ....

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !

من را به من نبودن محکوم نکن !

من همانم که درگیر عشقش بودی !

یادت نمی آید ؟!

من همانم !

حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !

چــه لــَحظـه ے دردآوریــه ...

اون لـَحــظه کـه میپـُرسـه خوبــے ؟

پـَنـج خـَط تـایپ میکـُنے ولــے بجـاے
" Enter "
هــَمـه روپـاکـــ میکـُنـے ومینـِویسـے خوبـَم ... تـوچــطورے ؟